آگاهي از افكار، تفكر منطقي و مثبت انديشي سه راه مفيد براي مبارزه با منفي نگري هستند. منفي نگري، با كاهش اطميناني كه شما براي مواجهه با مسائل در خود سراغ داريد، باعث ايجاد استرس مي شود. تفكرات منفي وقتي بوجود مي آيند كه شما خود را كمتر از آنچه هستيد تصور مي كنيد، براي اشتباهاتي كه مرتكب مي شويد به سرزنش خود مي پردازيد، به توانايي تان شك داريد، منتظر شكست هستيد و…. منفي نگري بدترين حالت ممكن است زيرا به اعتماد بنفس و عملكرد شما صدمه زده و مهارتهاي ذهني شما را از كار مي اندازد.
آگاهي از افكار
آگاهي از افكار فرايند مشاهده انديشه ها، شايد در حين استرس ، و آگاه شدن از آن چيزهايي است كه در سرتان مي گذرد. بهتر است بدون اينكه افكارتان را كنترل كنيد به آنها اجازه دهيد تا خود را به شما نشان دهند. در حالي كه ذهنتان در سيلان است بدنبال افكار منفي بگرديد. بايد چيزهاي واضح و غير واضح را مورد توجه قرار دهيد. شما معمولاً نمي دانيد كه افكار منفي وجود دارند. تعدادي از اين تفكرات عبارتند از:
- نگراني از اينكه چگونه به نظر مي آئيد( آنها فكر مي كنند من احمق هستم)
- ترس از دچار شدن به برخي از نشانه هاي استرس( نمي توانم به اينكه چه طوري عضلاتم شروع به لرزيدن مي كنند فكر نكنم)
- فكر كردن مداوم در مورد عواقب نتايج ضعيف ( اگر در اين آزمون رد شوم والدينم از من مأيوس خواهند شد)
- انتقاد از خود(من از او زرنگ تر نيستم)
- احساس بي كفايتي( احساس مي كنم هيچ وقت نمي توانم اين مطالب را درك كنم)
آگاهي از افكار اولين مرحله در فرايند از بين بردن افكار منفي است. ما براي از بين بردن چيزي بايد در ابتدا آنرا به خوبي بشناسيم.
تفكر منطقي
هنگامي كه از تفكرات منفي آگاه شديد، آنها را بنويسيد ومورد بررسي منطقي قرار دهيد. تفكراتي را كه حتي كمتر واقعي به نظر مي آيند را نيز مورد توجه قرار دهيد. اگر شما بدرستي تفكرات منفي را بررسي كنيد به اشتباه بودن اين تفكرات پي خواهيد برد. اغلب اين تفكرات عمر زيادي دارند زيرا كمتر بدنبال شناخت آنها بوده ايم.
مثبت انديشي و تلقين
شمارش تفكرات منفي و تلقين خيلي مفيد است. شما مي توانيد از تلقين براي ايجاد اعتماد بنفس و تغيير شكل الگوهاي رفتاري منفي به الگوهاي مثبت استفاده كنيد. شما مي توانيد تلقينات واضح، منطقي و قابل ارزيابي را براي احياي اعتماد بنفسي كه تفكرات منفي از بين برده بودند مورد استفاده قرار دهيد. نمونه هايي از اين تلقيات بدين شرح اند:
- من مي توانم اين كار را انجام دهم.
- من مي توانم به اهدافم برسم.
- من خودم هستم و مردم مرا بخاطر خودم دوست دارند.
- من قادرم بطور كامل زندگي ام را كنترل كنم.
- من از اشتباهاتم درس مي گيرم. آنها مي توانند پايه هايي براي تجربه اندوزي باشند.
- من در حد خودم آدم با ارزشي هستم.
بر طبق مدارك همه افراد تمايل دارند مثبت انديشي را بعنوان راه حل مشكلات مورد استفاده قرار دهند. به نظر مي رسد عقل سليم اين حكم را براي همه ما صادر كرده است. ابتدا بطور منطقي تصيم بگيريد كه چه اهدافي واقعاً بصورت عملي قابل دستيابي هستند و سپس از مثبت انديشي براي جلو بردن آنها استفاده كنيد.
منبع: http://www.twu.edu/counseling/4616.asp
